میخواهید ترک چای کنید؟
مه 9, 2012
اگر میخواهید ترک چای کنید مثل من کنید:
بلاگی راه انداختم بهنامِ «کردستان».
ترکِ چای دنبالش آمد. بیآنکه خواسته باشم!
ناهار هم ترکم شد. بیآنکه خواسته باشم!
ماهیها را در آکواریوم فراموش کردم غذا بدهم، بیآنکه ماهیها خواسته باشند. تقصیرِ ماهیها هم بود که هیچ صدایشان در نیامد.
گربه سیاه همسایه هر روز آمد و گفت: میاو! … جواب ندادم میاو علیکم! تقصیر «راشا» هم بود که چنگم نمیزد.
سر قرارهایم نرفتم؛ چند جریمه و اخطار برایم آمد!
شبم شد روز و روزم شد شب؛ بی آنکه خودم خواسته باشم!
کمکم کمی مریض شدم. بی آنکه خودم خواسته باشم!
روح فرشتهای از آسمان مجازی آمد زمین، آهم را شنید و در من دمید. نهانی با او درد دل کردم.
شفا یافتم!
اگر دلم باز چای و ناهار بخواهد، توجه به ماهی، عشق به گربه، جابجایی شب و روز، آرام و قرار و نظم کهن را باز یابم، باید… باید نه، شاید… با کردستان خداحافظی کنم!
میترسم از خانه بیرونم کنند و برگردم به کردستان!
و آنجا هم راهم ندهند به این دلیل که من روزی روزگاری علیه آنها مطالبی نوشتم در دانمارک.
غمی هست و نیست.
نه، این اتفاق نخواهد افتاد. من هنوز ماندهام در کردستان دانمارک…
و «راشا» هر روز میآید ملاقات و میگوید: میاو!
و روحی آنجاست که یاور من است… همیشه مومن من است…
Image of RASHA
Photo: Ghader Shafei
مه 9, 2012 at 9:22 ب.ظ.
هر كارى ميكنى ، لطفاً بلاگ كردستان را تعطيل نكن .
مه 9, 2012 at 9:29 ب.ظ.
به چشم!
مه 9, 2012 at 9:48 ب.ظ.
هر چه گشتیم «دوست داشتن» را نیافتیم.
خلاصه…
دوست داشتیم!
مه 9, 2012 at 10:00 ب.ظ.
این امکان را خودم حذف کردم. مرسی که دوست داشتی.
مه 9, 2012 at 10:26 ب.ظ.
متن قشنگی بود.
هر چه میکنید، و هر چقدر به نوشتن مطالب این سایت مشغولید، دوستانتان را ترک نکنید. گربه، و ماهی شاید از بی توجهی دلگیر نشوند، ولی …
مه 9, 2012 at 10:35 ب.ظ.
به چشم! گربه ام منو خیلی دوست داره. و من شما را.
مه 9, 2012 at 10:34 ب.ظ.
در ضمن من چند وقتیست به فکر ترک قهوه افتادم ولی موفق نشدم. پس دستورش به این راحتی بود.
غرب اعتیاد میاورد و کردستان میستاند
مه 9, 2012 at 10:38 ب.ظ.
آنچه موجب آشفته حالی میشود عشق است. فقط عشق!