فروپاشی شفقت!

آگوست 26, 2013

از ژوزف استالین نقل شده که: «مرگ یک نفر تراژدی است، مرگ یک میلیون نفر آمار است.» و از مادر ترزا نقل شده که: «اگر انبوه قربانیان را یکجا نگاه کنم هرگز توان کمک نخواهم داشت.» به نظر می‌رسد که که استالین و مادر ترزا در این نکته با هم توافق نظر دارند که: وقتی تعداد قربانیان یک فاجعه بیشتر باشد، میزان همدردی ما کمتر خواهد بود. یعنی وقتی فاجعه‌ی بزرگی در جایی از جهان اتفاق می‌افتد، احساس همدردی ما، متناسب با دامنه‌ی آن، افزایش نمی‌یابد بلکه کاهش پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد که فرد بیرون از فاجعه، از تماس با درد و رنج توده‌ی فاجعه‌زده، به طور طبیعی دوری می‌کند. این پدیده را فروپاشی شفقت نیز نامیده‌اند. اغلب مشاهده شده که حمایت از فاجعه زدگان، علیرغم پخش وسیع خبر آن در رسانه‌های سراسری، محدود بوده به اهدای ناچیز وقت یا پولی ناقابل.

اما چرا؟ چرا در جهانی که انبوه مردم از هر گوشه و کنار فریاد می‌زنند که: «هر زندگی با ارزش است» و «همه‌ی مردم با هم برابرند» چرا در عمل این چنین متناقض و نابرابر واکنش نشان می‌دهیم؟ اگر به طور جدی فکر می‌کنیم که ارزش زندگی هر فردی با سایر افراد برابر است، انتظار طبیعی نیز این خواهد بود که به ازای دو قربانی، دو برابر یک قربانی احساس همدردی کنیم. و هزار برابر احساس همدردی به ازای هزار قربانی… اما در عمل، عکس آن رفتار می‌کنیم. چرا؟

horse-bodies-on-the-wall

Five Horses Stuck with Their Heads Through a Wall / artist: Maurizio Cattelan

برگردان / تنظیم: قادر شافعی